ریحانهریحانه، تا این لحظه: 12 سال و 9 ماه و 5 روز سن داره

دخترهای مامانی،عسلهای بابایی...

بدون عنوان

  در دل من چيزي است ،   مثل يك بيشه نور، مثل خواب دم صبح و چنان بي تابم ، كه دلم مي خواهد بدوم تا ته دشت ، بروم تا سر كوه ، دورها آوايي است ، كه مرا مي خواند. ...
10 دی 1392

مداد رنگی هایم را می خواهم !

مداد رنگی هایم را می خواهم ! بگذار روی دقیقه های بی رنگت نقاشی کنم   مثل آن روزها که گل های سرخ و بنفشه را میان دفتر مشقت می کاشتم ، و عطرشان تمام کلاس را پر می کرد ...   ببین دست هایم هنوز بوی گل می دهند    ؛ دفتر مشقت را کجا پنهان کرده ای ؟       ...
8 دی 1392